عشق
|
یکی همـــیشه هست که عاشق منـــــــــــه
نگام که می کنه پلک نمــــــــــــــــی زنه
تنهـــــــــــاست خودش ولی تنهام نمـــــی زاره
دریا که چیزی نیست عجب دلــــــــــی داره
با گریه هام میاد غم هام و حل کنــــــــه
نزدیک میشه تا من و بغل کنــــــــــه
از آسمون شهر خیلی پایین تــــره
در و که وا کنم خدا پشت دره
چشمام و بستم واز کنارش رد شدم
چشماشو بسته تا نبیــنه بد شدم
هر کاری می کنم ازم نمی گذره
حسی که بین ماست از عشق بیشتره
نا مهربونی با دلم نمی کنه
به هیچ قیمتی ولم نمی کنه
یه قطره اشکم و که می درخشه باز
بهونه میکنه منو ببخشه باز.
نظرات شما عزیزان: